چچ
کرونا را با تحول دیجیتال شکست می‌دهیم

کرونا را با تحول دیجیتال شکست می‌دهیم

یقیناً تا پیش از شروع اپیدمی کرونا و نقش‌آفرینی جهانی ویروس کووید 19 نیز موضوع تحول دیجیتال، کسب‌وکارهای مختلف و به ویژه مؤسسات ارائه‌دهنده خدمات مالی و بانکی را تحت‌الشعاع خویش قرار داده بود ولیکن مشخصاً پس‌ازآن، دستاوردها در این حوزه زیر ذره‌بین ارزیابی قرار گرفت؛ به نحوی که آنان که تاکنون تحول دیجیتال را به‌سان موضوعی مدگرایانه و یا پوشش تزئینی برای سازمان خویش می‌نگریستند، امروز در ورطه پرتلاطم مدیریت که مستلزم حفظ مقتضیات دوران ویروس جدید می‌باشد، انگشت به دهان از ناکارآمدی آنچه بدان می‌بالیدند می‌باشند و یا اینکه جای خالی چتر دیجیتال بر سر استراتژی‌های کسب‌وکار سازمان را عمیقاً احساس می‌نمایند.

آنچه مشخص است موضوع تحول دیجیتال یک فرایند اجتماعی است تا فرایندی فناورانه و ازاین‌رو امکان دستیابی سریع به نتایج مقدور نیست. با این توصیف آنان که دیروز مفهوم حقیقی تحول دیجیتال را درک نموده و در راستای پیاده‌سازی آن چند ده متر گام برداشتند، امروز چند صد متر پیش‌تر از رقبا قدم می‌زنند. سازمان‌های پیشرو در مبحث تحول دیجیتال هرچند تا امروز نیز از صرفه‌های اقتصادی برگزاری جلسات آنلاین بهره‌مند بودند، ولیکن برخلاف دیگر رقبا با وضعیتی مغایر، در این دوران بدون احساس تغییر در شرایط به مسیر ادامه می‌دهند. این سازمان‌ها از اتوماسیون واقعی برخوردارند نه‌فقط کاغذبازی توأم با اتوماسیون، درنتیجه فرایندهای اداری برای کارکنان لذت‌بخش تراست و مهم‌تر اینکه در شرایط حساس کنونی با ضریب امنیت و سلامت بهداشتی بیشتری کارها جریان می‌یابد. مشتریان آنان راه‌های ارتباطی از راه دور و همچنین سیستم‌های فروش آنلاینشان را متناسب با ذائقه خود می‌دانند و نیازی به تعامل فیزیکی مگر در موارد خاص نمی‌بینند. این‌ها نمونه‌های پیش‌پاافتاده و محسوس این پیشگامی است که البته خوشایند و امیدبخش برای سازمان‌های مستقر در رده‌های پایین‌تر از حیث پیاده‌سازی تحول دیجیتال می‌باشد. به‌گونه‌ای که این امید در ذهن ایشان نقش می‌بندد که اگر امروز مترصد کاشت باشند قطعاً فردا و فرداهای نیامده لذت برداشت را خواهند چشید؛ بنابراین شاید هم‌اکنون، خویش را این‌گونه مورد خطاب قرار دهند که حقیقتاً تحول دیجیتال چیست و یا اساساً اینکه چه چیز نیست؟!

اگر درباره یک مفهوم، پاسخ مناسبی برای سؤال «چیستی» آن نداشته باشیم، قطعاً پاسخ درخوری برای سؤال «چگونگی» پیاده‌سازی آن نیز نخواهیم داشت؛ به عبارت دیگر اگر ندانیم مقصد سفرمان کجاست، به هر جایی که برسیم می‌توانیم ادعا کنیم آنجا مقصد است. همین موضوع به‌ظاهر ساده، منجر به خسارات مادی و معنوی زیادی در پیاده‌سازی مفاهیم نوین مدیریتی در سازمان‌ها گردیده است. قطعاً تا به امروز تعاریف متعددی از تحول دیجیتال بیان و در ذهن سازمان‌ها حک گردیده است، لذا به نظر تکرار مکررات جایز نیست. هرچند احتمالاً درک این موضوع که چه چیز حقیقتاً تحول دیجیتال نیست، کمک شایانی در راستای برنامه‌ریزی برای پیاده‌سازی صحیح آن باشد. مکالمه زیر را در نظر بگیرید:

"مدیر: برنامه جامع تحول دیجیتال چه شد؟!

کارشناس: در حال تصمیم‌گیری برای برون سپاری پروژه آن هستیم.

مدیر: پس به زودی منتظر تدوین استراتژی‌های دیجیتال باشیم.

در یک‌کلام می‌توان این‌گونه بیان نمود که مجموع مکالمات بالا، تمام آن چیزی است که تحول دیجیتال نیست. نخست اینکه تحقق تحول دیجیتال نه‌تنها مستلزم تدوین برنامه جامع برای آن نیست بلکه نگاه این‌چنینی بر آن با تحت‌الشعاع قرار دادن موضوع چابکی، از سرعت لازم جهت حصول به مقصود می‌کاهد. درواقع تحول دیجیتال بجای یک افق بلندمدت از برنامه‌ریزی جامع و حاوی جزئیات، نیازمند هدف‌گذاری‌های کوتاه مدت بازمان اجرای نزدیک و ذیل یک جهت‌گیری کلی است. چراکه عمر فناوری‌ها بسیار کوتاه، شتاب معرفی‌شان بسیار بالا و البته مسیر ناشناخته و نیازمند ارزیابی‌های پی‌درپی و بروز رسانی دائمی برنامه تحول دیجیتال است.

موضوع دیگر اینکه نگاه پروژه‌ای بر تحول دیجیتال ممنوع است. بدیهی است برای هر پروژه‌ای می‌بایست ابتدا و انتهای مشخصی قائل گردید، درحالی‌که تحول دیجیتال یک سفر بلندمدت به مقصد نامعلوم است. گرچه در طول این مسیر منازل بین راهی مشخصی تعیین می‌گردد، ولیکن تعیین جهت و سرعت برای پیشروی به سوی منزلگاه آتی، بسته به موقعیت کنونی معین می‌گردد. درواقع تحول دیجیتال یک طرح است تا یک پروژه؛ به نحوی که حرکت در آن به صورت گام به گام می‌باشد و هدف غایی در آغاز مشخص نیست.

یکی از اساسی‌ترین موضوعات در راه پیاده‌سازی تحول دیجیتال این است که بدانیم ازآنجاکه تمرکز ما بر برنامه تحول است، پس برون سپاری بی‌معناست. درواقع هیچ تحولی با برون سپاری قابل دستیابی نیست یا در مفهوم واضح‌تر فرماندهی هر تحولی درون سازمانی است، هرچند این مسئله منافاتی با واگذاری قسمت‌هایی از آن در قالب پروژه ندارد ولیکن مرکز ثقل راهبری این تحول با سازمان است.

آخرین بد انگاری قابل‌توجه در حوزه تحول دیجیتال، پی‌جویی استراتژی‌های دیجیتال می‌باشد. در حقیقت سازمان‌ها جهت تحقق تحول دیجیتال نیازمند تدوین استراتژی‌های دیجیتال برای خود نیستند. بلکه در این مسیر، نیاز به بازنگری و تدوین استراتژی‌های کسب‌وکار سازمان با عینک دیجیتال و متناسب با اقتضائات عصر دیجیتال احساس می‌گردد (تجمیع و تلخیص از shamizanjani.ir).

گردآوری: مهدیه مختاری (کارشناس روش‌ها)

آدرس کوتاه شده: