تحول دیجیتال از آن دست واژههایی است که با تعاریف متعدد و گاه متناقضی روبرو شده است. «تحول دیجیتال را میتوان تغییر بنیادین یک کسبوکار از تفکر تا عملکرد با استفاده از فناوریهای تحولآفرین نامید» .تحول دیجیتال تمام حوزههای زیست بشری را تحت تاثیر قرار داده است.بنگاهها و کسبوکارها برای عقب نماندن از این قافله نیز شروع به اجرای پروژههای تحول دیجیتال کردهاند. تا چند سال پیش دیجیتالی شدن که بیشتر جنبه سختافزاری داشت مورد تاکید کسبوکارها و مدیران آنها قرار داشت.اما به نظر میرسد وارد دوره «پارادایم شیفت» شدهایم. ارتباط جدیدی بین کاربر و عرضهکننده محصول و خدمات در حال شکلگیری است.نظام بانکی نیز یکی از پیشروها در موضوع تحول دیجیتال است .برای تشریح و تبیین موضوع «تحول دیجیتال» با امیر هوشنگ عصار زاده ، عضو هیات مدیره بانک گفتوگویی انجام دادهایم. وی معتقد است باید هوشمندانه به سمت هوشمند سازی برویم. وی همچنین تاکید میکند که روندهای فنّاوریهای نوظهور بستر بسیار مناسبی برای توسعه بخش تعاون ایجاد میکند.
مشروح گفتوگوی ماهنامه «توسعه تعاون» با وی را میخوانیم:
** با توجه به متنوع بودن تعریف «تحول دیجیتال » میخواهیم در ابتدا نظر شمارا درباره این واژه بدانیم.به نظر میرسد هرکسی از زاویه خود به موضوع تحول دیجیتال نگاه میکند .در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات با این واژه روبرو میشویم.در حوزه کلان سیاستگذاری واژه «اقتصاد هوشمند » بسیار استفاده میشود. در حوزه صنعت بهگونهای دیگر با این مفهوم روبرو هستیم و درجاهای مختلف استفاده از این واژه را میبینیم.حال «تحول دیجیتال» ازنظر شما به چه معناست؟
هرکسی در حوزه فعالیت خود از این واژه استفاده میکند. وجه مشترک همه اینها اتفاقات دهههای اخیر در جامعه بشری است که تحت تأثیر تغییرات فنّاورانه در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات بوده است .
از کامپیوتر و پی سی که چند دهه از عمرشان میگذرد بگیرید تا ورود اینترنت بهعنوان ابزار شبکهسازی و یا پیشرفت در پردازندهها و رشد فنّاوری در ابزارهای ذخیرهساز همه این مسیر حرکت به سمت تحول دیجیتال بوده است.
بعد از 2010 آن چیزی که تحول را شکل داد و از آن بهعنوان تحول دیجیتال) digital transformatin ( نام میبرند بهشتاب گرفتن این تغییرات و تاثیرات عمیقی که در زندگی میگذارد، برمیگردد.متخصصان از این تغییر و تحول تحت عنوان «انقلاب صنعتی چهارم» یاد میکنند.بر اساس این تعبیر تحول دیجیتال زمینهساز تغییرات در فنّاوری و ابعاد مختلف زندگی میشود.
نکته قابلتوجه اینکه روندهای فنّاوری نوظهوروفناوریهایی که این روند را شکل میدهند مهم هستند.چند روند و فنّاوری مبنای این تغییر و تحول هستند که عبارتاند از هوش مصنوعی ،کلان داده (BIG DATA ) ،بلاک چین بهعنوان یک فنّاوری جدید که شکل دیگری از تحولات را دامن میزند. اینترنت اشیا ( IOT ) بخش دیگری از تحولات دیجیتال را راهبری میکند و شکل میدهد.
تغییراتی که در حوزه اقتصاد نیز در حال وقوع است نشان از انقلاب در مفاهیم اولیه است. تغییراتی که در صنعت بانکداری و مفهوم پول که بهتبع تغییر فنّاوری حادثشده ،دفاتر کل توزیعشده یا قراردادهای هوشمند (smart contract ) ازجمله نشانههای ورود به دنیای جدید است.
اجازه بدهید یک مقدار دیگر این موضوع را تشریح کنم .پول ، موضوع و پدیده محوری در بانک است. مرجعی همچون بانک مرکزی بهعنوان بانک بانکها و رگولاتور بر کار تولید ،انتشار و توزیع پول نظارت میکند . اما اکنون با کریپتو کارنسی ها(رمز ارزها) روبرو هستیم که پول و نظارت مرکزی را به چالش کشیدهاند و در برابر آنها بهعنوان گزینههای جایگزین مطرح هستند.
در این حوزه دیگر با یک مرجع رسمی که متولی انتشار و نظارت باشد روبرو نیستیم اما در این حوزه نیز به علت نو و جذاب بودن بانکهای مرکزی نیز برای اینکه که از روند عقب نمانند، واردشدهاند .
در پاسخ سؤال شما میتوان اینگونه جمعبندی کرد که در هرحوزهای میتوان سخن از تحول دیجیتال راند اما آنچه فکر میکنم بهعنوان شاخص برای تحول دیجیتال از آن نام ببریم دستاوردهای حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و فنّاوریهای نوظهور آن در رفتار ، عادات و سبک زندگی شخصی و حرفه ای ما تغییراتی ایجاد میکند که نسبت به گذشته دگرگونکننده هستند. در تحول دیجیتال بهنوعی با یک تغییر پارادایمیک روبرو هستیم .
** میخواهم در این بخش پلی بزنید و بگویید چه رابطهای بین بانکداری دیجیتال و تحول دیجیتال برقرار است؟
برشی بر تحول دیجیتال که در صنعت بانکداری اتفاق میافتد یا از روندهای دیجیتال مثل هوش مصنوعی ، بلاک چین ، اینترنت اشیا و کلان داده موارد دیگری نیز وجود دارد مثل «سایبر فیزیکال سیستمها» تاثیراتی که صنعت بانکداری از این فنّاوریها و روندها میگیرد را به آن بانکداری دیجیتال میگویند.
ما با مفهوم بانکداری الکترونیک که از سالها قبل در حال اجرایی شدن است نیز روبرو هستیم. در بانکداری الکترونیک با همان مفاهیم پایه و ابتدایی در بانکداری سنتی بدون تغییر در مفاهیم بنیادی روبرو هستیم اما بسترهای عرضه خدمات و محصولات بانکی تغییر مییابد .ابزارهای الکترونیک همچون اینترنت و موبایل بستر ارائه همان خدمات سنتی بانکی میشود .
اما در بانکداری دیجیتال با مفاهیم جدید روبرو هستیم و لزوما همان فرآیندها و همان مفاهیم اولیه نیست
مثلا بحث بانکداری باز مطرح میشود نئو بانکها یا فین تکها وارد عرصه میشوند.
در بانکداری دیجیتال لزوما دیگر با یک مگا بانک که همه خدمات را مستقیما عرضه کند مواجه نیستیم بلکه بخش عمدهای از خدمات و محصولات را شرکتها و استار تاپ ها فعال در حوزه خدمات مالی می توانند ارائه دهند .پلت فرمهایی وجود دارند که P2P LENDING را انجام میدهند .
پیشرفتهای فنّاوری انعطاف خوبی هم در توسعه محصول ایجاد کرده است .به همین نسبت مفاهیم جدیدی مثل تجربه مشتری به وجود میآید و رواج مییابد .
بر این اساس مشتری بهعنوان یک کاربر دارای حق انتخاب از گزینههای متعدد موسسات مالی یا محصولات گسترده یکی را انتخاب میکند.بانکداری دیجیتال با مدل کسبوکار سروکار دارد و ماهیت کسب و کار را دگرگون میکند.
** فین تک و استارتاپ ها بهعنوان بازیگران عرصه مالی را حال میتوان رقیب فرض کرد یا همکار . فرصت هستند یا تهدید ؟
یک نگاه این بود که این بازیگران جدید میآیند و بانکها را از میدان به درمیکنند و ما در آینده مفهومی را بهعنوان بانک دیگر نخواهیم داشت.
یک نگاه هم این بود که این بازیگران همچون ابر بهاری بهسرعت مطرح میشوند و بهسرعت نیز محو میشوند چراکه اصلا قدرت رقابت با بانکها را ندارند . هر دو این دیدگاهها افراطوتفریط است .
من معتقدم که فین تکها و استارتاپ ها بازیگران جدی هستند اما به این مفهوم که بانکها از عرصه به در بشوند نیز چنینی چیزی نیز نیست و حداقل اینکه در کوتاهمدت عرصه را واگذار کنند به نظرم قابلیت تحقق ندارد.
تغییر و تحول اتفاق میافتد و ماهیت بانکها دگرگون میشود و همکاری و همزیستی مسالمتآمیز بین این دو بازیگر تعریف و اجرایی خواهد شد.
بازیگران این اکوسیستم تغییر پیدا میکنند و بازیگران جدید وارد این عرصه میشوند وبانک ها به یک نقطه تعادلی با این بازیگران جدید میرسند و چهبسا اینکه بانک ها راسا خودشان ایجادکننده یا توسعهدهنده این بازیگران باشند .
بنابراین آنچه که حتما اتفاق میافتد تغییر در آرایش این بازیگران است .حتما فین تکها میآیند و سهمی از این بازار خواهند داشت. نکته مهم اینکه ورود این بازیگران جدید به وسیعتر شدن بازار کمک خواهد کرد در این شرایط هم عرضهکنندگان خدمت و محصول و هم گیرندگان خدمت و محصول توسعه خواهند یافت و ما با بازار بزرگتری در اکوسیستم مالی روبرو هستیم .
** بهعنوان یک متخصص نظام بانکی چه تحلیلی از تحول دیجیتال در نظام بانکی ایران دارید؟
بهطورکلی ، تغییرات در همه جوامع و ازجمله جامعه خودمان یک بخشهای اقتضایی است که همان فشار فنّاوری (TECHNOLOGY PUSH ) است که افراد را به سمت تغییر میبرد و بخشی هم نیاز بازار است (MARKET PULL ) ،این دونیرو تغییر و تحول را ایجاد میکند . بخشی هم پیشگام بودن مدیران خلاق و سازمانهای پیشرو است.با راهبردهایی که دارند منشا تغییر و تحول میشوند.این منشا تغییر و تحول هم در بازار تغییر و تحول ایجاد میکند .
فشار فنّاوری ویژگی برجستهای در تحول دیجیتال است و ترند هایی که در فضای سایبری و شبکههای اجتماعی میبینید سرعت انتقال و تغییر و تحولات در زمینههای سختافزاری و نرمافزاری بیشتر شده است.
این فنّاوریها بهسرعت بومی نیز میشود. بنابراین چه ما مجموعههایی باشیم که خودمان به استقبال فنّاوری برویم و آن را بومی کنیم و چه نکنیم این تغییرات میآید و اثر خودش را میگذارد.چیزی که مهم است و باید برای آن برنامه داشت این هنر است که خودمان انتخاب کنیم و متناسب با نیازمان این فنّاوری را بومی کنیم .
ما باید هوشمندانه به سمت هوشمند سازی برویم.یکی از بحثهایی که ذیل اقتصاد هوشمند میشود بانکداری هوشمند است .باید هوشمندانه با پدیده تحول دیجیتال روبرو شد و واقعیتها و نیازهای کسبوکار را در نظر گرفت تا تحول دیجیتال متناسب با کسبوکار را طراحی و پیادهسازی کنیم.
یکی از چالشهایی که وجود دارد چالش سرمایه انسانی است نیروی انسانی توانمند که بتواند کمک بکند ما این تحولات را به نفع جامعه خودمان و به نفع سازمانهای خود بتوانیم بهره ببریم
** در حوزه تحول دیجیتال ،بانک توسعه تعاون در کجا قرار دارد؟
معاونت بانک و بیمه وزارت اقتصاد از دو سال پیش چارچوبی را تعیین و یک سند فنی تهیه کرد و در اختیار بانکها قرارداد که بانکها ملزم باشند تا نقشه راه بانکداری دیجیتال خود را تدوین و عملیاتی کنند.
وزارت اقتصاد تلاش داشت که این موضوع را راهبری بکند.بانک توسعه تعاون هم همگام با سایر بانکها این برنامه را جلو برده و نقشه راه بانکداری دیجیتال تدوین شد و از خدمات مشاورانی از بیرون از بانک نیز استفاده شد و پروژههایی که خروجی این نقشه راه بود احصا شده و کلیت این نقشه راه به تصویب هیات مدیره و به رویت وزارت اقتصاد نیز رسید .دررفت و آمد با نهاد ناظر هستیم تا این نقشه راه را به تایید این نهاد نیز برسد.
با تمام این تفاسیر تلاشهای اولیه انجامشده است اما موضوع فراتر از این اقدامات است مثلانمی توانیم بگوییم تحول دیجیتال یک جایی اتفاق افتاده و با یک یا چند پروژه خود را انطباق دهید .
انطباق یا حرکت به سمت بانکداری دیجیتال یا تحول دیجیتال به این معنا نیست که بهعنوان یکنهاد مالی تسهیلات پرداخت کنید بلکه روندهای فنّاوری بخشهایی از آن محقق شده و بخشهایی در سالهای آینده اتفاق میافتد. بخشی از آن نیز در مسیر در حال انجام است .
مثلا در نظر بگیرید که یک سیل یا طوفانی قرار است بیاید میتوانید تصمیم بگیرید که تنها آمادگی مقابله با این پدیده را داشته باشید و کمترین آسیب را ببینید و یا میتوانید این تهدید را تبدیل فرصت کنید.
بهعنوان یک سازمان هوشمند باید بتوان حداکثر بهرهبرداری را کرد و ریسکها را تا حد امکان کاهش داده و مدیریت کنید.
در آینده فضای کسبوکار بهنوعی دگرگون میشود و باید تشخیص داد که کدامیک ممکن است از بین برود یا امکان رشد دارد.این دگرگونی را باید درک بکنید و آمادگی داشته باشید که با آن روبرو شوید.
** ما در تحول دیجیتال با ذینفعان جدیدی روبرو میشویم برخی از کاربران فناوریها و اپلیکیشن ها بهعنوان شهروند – کاربر نام میبرند یا نیروی انسانی موجود در سازمانها با تغییر نقش روبرو میشوند. چگونه میتوان در این بخش مدیریت کرد و بازیگری انجام داد؟
اجازه بدهید از یک زاویه دیگر به موضوع نگاه کنم .ما از بانک توسعه تعاون صحبت میکنیم که یک بانک دولتی و توسعهای نیز است. با ماموریت مشخص و خیلی از این بحثهایی که ما داریم در تحول دیجیتال مستقیما با مدل کسبوکار ما اول باید مدل کسبوکار و بعد ماموریت هایی که بر عهده بانک توسعه تعاون است را بهتر بشناسیم بعد می توانیم درباره تحول دیجیتال،کاربران،مشتریان و ... صحبت کنیم .
شخصا معتقدم که این روندهای فنّاوریهای نوظهور بستر بسیار مناسبی برای توسعه بخش تعاون ایجاد میکند .یعنی اگر از من بپرسید چه رابطهای بین بخش تعاونی اقتصاد با این روندهای فنّاوری دارد .آیا این فنّاوریها به تقویت بخش تعاون منجر میشود یا بهعنوان یک تهدید مطرح است به لحاظ مبانی اولیه خیلی به هم نزدیک هستند .اتفاقاتی که دارد میافتد و تغییراتی که در فنّاوری دارد اتفاق میافتد خیلی همسویی دارد با روندهایی که در تعاون دنبال میشود مثل اقتصاد اشتراکی(sharing economy )یا تأمین مالی جمعی (crowd funding ) که گونهای از رفتار تعاونی است .مثلا در بانکداری دیجیتال فین تکها میآیند و سهم میگیرند و P2P lending در شکل سنتی صندوقهای خانوادگی را داشتهایم اگر بستر کسبوکارهای این شکلی در ابعاد گسترده با تعداد کاربر بالا شکل بگیرد میتوان تاثیر فنّاوری را در اقتصاد تعاونی دید.وقتی میگوییم بستر در حال فراهم شدن است فضا برای فعالیتهایی که جنس توسعه دارد بیشتر فراهم میشود .من معتقدم این بستر و فضا یک فرصت برای تعاونیها و اقتصاد تعاون است .یکی از مهمترین ماموریت های ما کمک به شکلگیری الگوهای موثر و نمونههای موفق تعاونی مبتنی بر فناوریهای نوظهور است .
اصلا ما بهعنوان نهاد مالی بخش تعاون میتوانیم به خلق تعاونیهای نوین بر بستر فناوریهای نوظهور کمک کنیم .میخواهم تصریح کنم که یک همسویی بین روندهای فنّاورانه و انقلاب صنعتی چهارم که در حال شکلگیری است با آنچه در تعاون دنبال میشود،وجود دارد .یا مثلا در استارتاپ ها تعاونی گونهای از تعاونی است که افرادی که دارای ایده و خلاقیت هستند وتوان کار رادارند کسبوکاری در قالب تعاونی شکل میدهند و از این طریق میتوانند به اعضا و جامعه بیرونی خدمت ارائه کنند.
در استارتاپ ها خیلی قابل انطباق با الگوی تعاونی هستند یعنی اینکه افراد صرفا با سرمایه در تعاونی حضور ندارند بلکه دانش و تجربه نیز سهم مهمی در شکلگیری استارتاپ ها دارد.
در بستر بلاک چین و توکنایز کردن سهام میتوانید روشهای منعطفتری برای شکلگیری اینگونه از تعاونیها داشته باشید .
در بانک توسعه تعاون سال گذشته روی این موضوع کارکردیم و مدلی با تمرکز بر روی نقاط ضعف تعاونیهای مسکن موجود ایجادشده است و شکل رسمی هم به خودش گرفته است .حالا باید این هنر و توان وجود داشته باشد که این مدل به جامعه هدف نیز معرفی شود .
یا یک موضوع بسیار مهم دیگر که میتواند به بهبود رقابتپذیری نیز کمک کند به موثر بودن و گرفتن سهم بیشتر از اقتصاد با تکیهبر فنّاوریهای نوظهور برمیگردد.
موضوع مهم دیگر «شفافیت» است .این موضوع میتواند با استفاده از فناوریها و بر بستر بلاک چین پیگیری شود .
بنابراین شخصا معتقدم که توسعه بخش تعاون از مسیر نوآوری تحقق مییابد .نوآوری را در دو زمینه باید ببینیم یکی؛نوآوری در تعاونیهای موجود درواقع اصلاح و بهبود بستر کنونی با استفاده از خلاقیتها و نوآوریهایی که میتواند رخ دهد.
دیگری اینکه نوآوری در کسبوکارهای نوپا ؛شکلگیری تعاونیهای جدید بر مبنای الگوهای نوآورانه
استارتاپ ها ، فین تک ها ،اقتصاد اشتراکی و تامین مالی جمعی .
بهعنوان بانک توسعه تعاون میتوانیم برنامه داشته باشیم برای اینکه توسعه تعاون را بر بستر فناوریهای نوین دنبال بکنیم نهفقط خدمات و سرویسهای بانکی را با استفاده از فناوریهای نوین ارائه بدهم بلکه در بانک توسعه تعاون بر بستر فناوری نوین میتوانید کمککننده و تسهیل گر باشید .
یک موضوع مهم و شاخصی که در کشور درزمینه عدالت اجتماعی از آن سخن گفته میشود بحث شمولیت مالی (Financial Inclusion ) است این شاخص و زیرشاخههایی که ذیل این شاخص تعریف میشود سطح دسترسی دهکهای جامعه بهخصوص دهکهای پایین به خدمات مالی ،دریافت اعتبارات در قالب تعاونی میتوان این شاخصها را بهبود بخشید در قالب تعاونیهای مبتنی بر فناوریهای نوین میشود این شاخص را به نحو مطلوبی اجرایی کرد.
اجازه بدهید یک موضوع دیگری را مطرح بکنم که دغدغه عموم فعالان اقتصادی هم است و آن بحث مقررات زدایی است اگر بتوانید پلت فرم هایی داشته باشیم و بسترهایی ایجاد کنیم تا قراردادهای هوشمند روی آن عملیاتی شود روندهای کاری و تعاملی بسیار کوتاه میشود این در کل اقتصاد میتواند عمومیت یابد. در بخش تعاون میتوان این موضوع را عملیاتی کرد .
توسعه تعاون در شکل پایدارش نیازمند تقویت فرهنگ و باور تعاون است این تقویت فرهنگ تعاون در این موضوع خلاصه می شود که ما در تکتک افراد جامعه روحیه همکاری داشته باشیم و میل به رشد جمعی داشته باشیم .
موثرترین مولفه در تقویت فرهنگ تعاون و باور تعاون شکلگیری الگوهای موفق تعاونی است . ما به عنوان نهاد مالی بخش تعاون می توانیم در این الگوها سهیم و شریک باشیم .