حمایت از شرکتهای دانش بنیان از اهداف راهبردی بانک توسعه تعاون
یادداشت خرداد ماه نشریه
امروزه، جهان ما در میانه راه و گذار از عصر صنعت به سوی عصر فناوری اطلاعات و دانش است. عصری که در کشورهای جهان اول به عرصه ظهور رسیده و پدیده صنعت را در خود بلعیده اما کشورهای در حال توسعه در ابتدای راه جهش از جامعه صنعتی به جامعه دانشمحور قرار دارند.
درهر برهه زمانی، متناسب با اینکه چه تفکری، نقش بنیادیتری در زندگی انسان ایفاء میکند، جامعهای هماهنگ و مبتنی بر چارچوبها، الزامات و مسائل آن شکل میگیرد. در گذشتهای نه چندان دور، جامعه "کشاورزی محور“ بود اما با رشد جمعیت و افزایش نیازهای مردم و تولید ثروت، توسعه مبتنی بر صنعتی شدن به سرعت در کشورهای مختلف، به خصوص در غرب پدیدار گشت و به تدریج جامعه صنعتی پا به عرصه نهاد، جامعهای که رقابت برای تولید ارزان و با کیفیت به منظور به دست آوردن بازارهای جدید از ویژگیهای بارز آن به شمار میآید.
با گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهان و اهمیت ”اطلاعات“ در زندگی و کسبوکار افراد، به مرور شاهد ظهور ”جامعه اطلاعاتی“ در جهان هستیم؛ که میتواند نقشی اساسی را در زندگی افراد علیالخصوص در کسبوکار، خدمات اجتماعی، رفاه، تفریحات، روابط، اقتصاد، فرهنگ، سیاست و... بازی کند. در واقع، امروزه و در اقتصادهای توسعه یافته،” اقتصاد اطلاعات محور“ بر پایه اشاعه گسترده فناوری اطلاعات شکل گرفته و جایگزین اقتصاد صنعتی شده است که به آن لقب " اقتصاد دانش بنیان" دادهاند، اقتصادی که در آن تولید و توزیع مبتنی بر دانش منبع اصلی رشد و ایجاد ثروت در جامعه میشود. در اقتصاد دانش بنیان تنها کسب و کارهایی که بتوانند با علم و دانش فضای خلاقیت و نوآوری را در جامعه گسترش دهند شانس ماندگاری در بازار را دارند؛ اقتصادی که در آن رشد و توسعه و ایجاد فرصتهای شغلی متناسب با ظرفیت نوآوری تحقق مییابد؛ تراکم دانش، نیروی محرکه رشد اقتصادی است و توسعه فناوریهای جدید زیر بنای لازم را برای ابتکار و نوآوریهای بیشتر فراهم میآورد.
در اقتصاد دانش بنیان برخلاف اقتصاد سنتی، سرمایهگذاری و تکنولوژی به طور متقابل ارزش یکدیگر را بالا میبرند و تکنولوژی میتواند بازگشت سرمایه را به میزانی که نیروی کار و منابع مادی توانایی افزایش آن را ندارند، ارتقا بخشد.
در عصر اطلاعات، برخی کشورهای در حال توسعه همگام با روند رو به رشد اقتصاد دانشمحور، به پیش رفتهاند و اقتصاد آنها هر روزه دچار تغییرات وسیعی گردیده است. اقتصاد این کشورها بیشتر بر محور بنگاههای کوچک و متوسط میگردد؛ به نحوی که حجم وسیعی از فعالیت بنگاههای فعال در این کشورها و حتی کشورهای توسعه یافته اروپایی و حتی ژاپن را بنگاههای کوچک و متوسط تشکیل میدهند که میتوان آن را یکی از علل پیشرفت سریع تکنولوژی در دهههای گذشته به حساب آورد. این دگرگونیها، نوعی تغییر الگو و فاصله گرفتن از نمونههای قدیمی مبتنی بر فرآوردههای فیزیکی را به همراه دارد. در این میان تمامی کشورهای صنعتی در حال توسعه نیز با سرعت هر چه تمامتر به سمت دنیای دانش و اطلاعات پیش میروند و از قلههای صنعت عبور کرده و به ساختارهای دانش نوین و عصر اطلاعات تکیه دارند.
ضرورت وجودی اقتصاد دانش بنیان در کشور
دانش به خودی خود موجبات دانشمحوری اقتصاد را فراهم نمیآورد و بهرهگیری از آن در همه ابعاد مورد لزوم است. در گذشته سه عامل سرمایه، زمین و نیروی کار از عوامل تولید بودند که خارج از سیستم اقتصادی قرار داشتند؛ اما اکنون دانش و تکنولوژی در رشد اقتصادی دراز مدت بسیاری از کشورها تأثیر مثبت داشته و به عنوان چهارمین عامل تولید مطرح است.
در کشور ما نیز وقوع این دگرگونی و تغییر به خوبی مشهود است چرا که با توجه به رویکرد سند برنامه چشم انداز در افق 1404، تمامی سازمانها و نهادهای اجرایی و تخصصی به دنبال دانش پیشرفته، توانا در علم و فناوری، متکی بر سهم برتر سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی و ارتقاء جنبش نرمافزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی... میباشند. مهمترین هدف برنامه چهارم توسعه، توسعه اقتصادی مبتنی بر دانش است؛ یعنی اقتصادی که دانشمحور باشد و عامل مهم تولید ثروت.
جامعهای که توسعه در آن بر پایه اقتصاد دانشمحور باشد علاوه بر اینکه دارای منابع فراوانی است و بر خلاف سایر منابع که بعد از مدت زمانی که از آنها استفاده میشود، پایان میپذیرند، همواره در حال گستردگی و نوآوری است.
اقتصاد دانش بنیان مانع مکانی ندارد و دسترسی آسانی به تمام منابع و بازارهای سراسر جهان را داراست. در اقتصاد دانش بنیان نیروی کار، تحصیل کرده است و توان کشور را برای نوآوری، اقتباس، طراحی، توسعه و بازاریابی محصولات جدید تقویت خواهد کرد.
تحول در پدیده اشتغال، یکی دیگر از مشخصههای اقتصاد دانش بنیان است. تقاضا برای کارگران بسیار ماهر و ایجاد بخشهای " دانش بر" و " فنآوری محور" در اقتصادهای دانش بنیان از پویاترین بخشها در قالب اشتغال میباشد. سرمایه انسانی ایده پرداز که از مهارت استفاده فنآوریهای نوین برخوردار باشد، نقش اساسی در اقتصاد دانش بنیان ایفا میکند.
در این نوع اقتصاد برای دولت این فرصت فراهم میآید که از دانش سایر کشورها، تجارب و کسبوکار آنها استفاده کند و افراد جامعه خواهان پذیرش و به کارگیری ایدهها و فنآوریهای جدید میشوند. اقتصاد دانشمحور فرصتهای جدیدی را برای سرمایهگذاری در صنایع موجود و خلق صنایع جدید ایجاد میکند.
از این رو راه آینده از هم اکنون روشن است. ایجاد جامعه یادگیرنده و جامعهای که به نوآوری و خلاقیت بها میدهد؛ به تشدید، تحریک و گسترش همکاریها و همافزاییها بین افراد میپردازد و توزیع دانش و ثروت را در جامعه تسهیل و تسریع مینماید. این جامعه، فرصتها و امکانات را به صورتی برابر و عادلانه، ایجاد و بین شهروندان تقسیم مینماید.
برنامههای بانک توسعه تعاون
از آنجایی که توجه به نخبگان در جوامع بشری و بها دادن به آنان، از الزامات تشکیل جامعه دانشمحور است و به حمایتهای مناسب و در خور نیاز دارد، بانک توسعه تعاون میتواند با تشکیل اتاق فکر نخبگان در محیطی کاملاً متناسب ضمن تجمیع آنها از عرصههای مختلف کشور و مدیریت این تجمع با نام شرکت تعاونی نخبگان از طرحها و ایدهها و تخصص این افراد در جهت بهرهوری عام و خاص نهایت استفاده را بنماید و خروجی مناسب و شایان توجهی بنام ایجاد فکر و اندیشه رقم زند. اعطای تسهیلات به طرحهای دانش بنیان و انعقاد تفاهمنامه با مراکز نخبه پرور میتواند راه گشای حمایتی مناسب از نخبگان و دانش پژوهان کشور باشد و این همان موضوعی است که بنیاد ملی نخبگان و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری را به سمت استفاده از ظرفیتهای بخش تعاون کشانده است.
اهمیت توسعه علم و فناوری در کشور و مطرح بودن آن به عنوان یکی از محورهای توسعه، ضامن تحقق سند چشم انداز و رسیدن به جایگاه برتر اقتصادی در میان کشورهای منطقه و تا افق 1404 است. چرا که توسعه علم و فناوری بسترساز توسعه اقتصادی - سیاسی و فرهنگی به شمار میرود. تشکیل تعاونیهای دانش بنیان با هدف گسترش و کاربرد اختراع و نوآوری و تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعه شامل طراحی و تولید کالا و خدمات در حوزه فناوریهای برتر و با ارزش افزوده فراوان به ویژه در تولید نرمافزار بدون حمایتهای مالی از قبیل وثیقهها و تسهیلات مورد نیاز امری محال به نظر میرسد، در همین راستا ورود بانک توسعه تعاون به عنوان یک بانک تخصصی و توسعهای در حمایت از شرکتهای تعاونی دانش بنیان راهکاری مناسب جهت رشد اقتصادی کشور به خصوص اقتصاد دانشمحور خواهد شد و " جهش تولید" را رقم خواهد زد و حضور نخبگان در قالب تعاونیهای دانش بنیان را با محوریت تولید مبتنی بر دانش را موجب خواهد گردید و میتوانیم ضمن تولید دانش و فکر و الگوهای متناسب با جامعه و فرهنگ اسلامی به استقلال اقتصادی نزدیک و نزدیکتر گردیم، امری که ضرورت وجودی بانکهای توسعهای را به عنوان نهادهای پشتیبان و متولی تجهیز و تخصیص سرمایه و توزیع تسهیلات کارگشا با لحاظ نقطه سربهسر آشکار مینماید نهادهایی که میتوانند به توزیع عادلانه ثروت در سطح جامعه به نحوی مؤثر کمک کنند.
بانکهای توسعهای، بانکهایی هستند که به منظور تسریع و تسهیل توسعه اقتصادی یک کشور، از طریق تجهیز و تخصیص منابع و تشویق و ترغیب بخش خصوصی در کمک به توسعه اقتصادی، نقشآفرینی میکنند. وجه تمایز این بانکها با بانکهای تجاری در این است که بانکهای توسعهای معمولاً در طرحهای پرریسک در نقاط کمتر بهرهمند سرمایهگذاری میکنند که بانکهای تجاری تمایل چندانی به آن ندارند.
یکی از مسائل شرکتهای دانش بنیان میزان پایین سرمایه ثبت شده و عدم توانایی ورود آنها به بورس است؛ بنابراین برای دریافت تسهیلات از بانکها لازم است این شرکتها نسبت به ارتقای سطح دانش مالی و تبیین استانداردهای حسابداری و بروزرسانی اساسنامه اقدام نمایند.
حضور نخبگان در شرکتهای دانش بنیان باعث تقویت رویکرد فنی و علمی این شرکتها در مقایسه با شرکتهای دیگر شده است و در همین راستا لازم است دانش مدیریت و مباحث مالی و حسابداری عاملین و گردانندگان آنها ارتقا یابد. همچنین پیشروی در موضوع توسعه بازار و مؤلفههای دیگر مربوط به محصولات و خدمات، تحت تأثیر سیاستگذاریهای صحیح دستگاههای مسئول بهبود خواهد یافت. با توجه به ایفای نقش توسعهای و عاملیتی بانک توسعه تعاون، این بانک به عنوان مشاور و حامی شرکتهای دانش بنیان به ویژه در قالب تعاونی از مزیتهای زیادی برخوردار است.
طی دهه اخیر، معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور و صندوق نوآوری و شکوفایی به عنوان دستگاههای مسئول حمایت از تشکیل و رشد شرکتهای دانش بنیان، اقدامات و تدابیر توسعهای ارزشمندی انجام دادهاند و بانک توسعه تعاون با انعقاد تفاهمنامه و قرارداد عاملیت، به عنوان بانک عامل و ارائه دهنده تسهیلات حمایتی از شرکتهای دانش بنیان حضور داشته است.
به عنوان کلام آخر باید گفت تمامی این موارد همراه با موارد تسهیلکننده، تسریعکننده و حمایتی، سیستم ملی نوآوری یک کشور را بنا مینهند که خود شالوده یک اقتصاد دانشی و یادگیرنده، شکوفا و پایدار است.