جمعه, ۰۸ شهریور ۱۳۹۸ ۱۴:۱۳ ۲۸۳
طبقه بندی:
چچ
عاشورا تجلیگاه تعاون و همدلی

عاشورا تجلیگاه تعاون و همدلی

سعید معادی
مدیر امور روابط عمومی و حوزه مدیریت

بدون هیچ گونه تردیدی، واژه همدلی و تعاون از آرام بخش ترین واژگان در نظام هستی و از امیدوار کننده ترین کلمات در عرصه ارتباطات اجتماعی و انسانی است به نحوی که افراد در مواجهه با آن احساس انبساط درونی، دلگرمی و شوق و امید می‌کنند.

شاید مهربانی و مهرورزی، درک توام با احترام و حرمت گذاری در کنار تجمیع اندیشه و توان و هم افزائی بهتر و بیشتر برای اقدامات بزرگتر و مهمتر، کمترین ماحصل و نتیجه همدلی و تعاون است. مهم‌تر اینکه برای برخی از این واژگان نمی‌توان تاریخ مصرف و کاربرد منحصر به یک بازه زمانی مشخص و یا یک دوره از تاریخ خاص قائل شد. گوئی برخی از این کلمات از حیث مفهومی، محتوائی، کاربردی و اثر بخشی در ابعاد و اعصار مختلف به طرق و شیوه مختلف جلوه گری کرده‌اند و عمری به اندازه خلقت نظام هستی دارند.

بنابراین نمی‌توان حدود و ثغور خاص برای واژه‌های تعاون، همدلی، مشارکت و همراهی مشخص کرد و آن را مختص برای یک فرد، یک خانواده، یک محله، یک جامعه، یک اجتماع، یک فرهنگ، یک شهر، یک استان و یا یک کشور دانست. این کلمات اثر بخش و مهم در زندگی در قالب ارتباطات افراد با خویشتن خویش شروع می‌شود و در نهایت می‌تواند به بهترین و بالاترین اشکال متجلی شود.

اگر انسان را یک مجموعه و یک سیستم تلقی کنیم همواره سعی می‌نماید که در شرایط مختلف و متفاوت به میزان آگاهی و تجربه و هوشمندی و توانایی برای یک تصمیم، یک اقدام، یک تغییر و یا تحمل یک شرایط خاص و ویژه از تمامی اعضاء و جوارح و ظرفیت‌های روحی و جسمی و توانمندیهای عقلی و فکری بهره می‌گیرد تا بهتر بتواند آن شرایط را مدیریت کند و پیش ببرد، گوئی تمام ظرفیت وجود فرد به این صرافت می افتد که زمان همدلی و درک داوطلبانه با رویکردی از جنس مسئولیت پذیری انسانی و اجتماعی است و چون عضوی را روزگار به درد می‌آورد و یا اینکه آن عضو احساس ناآرامی و رنج می‌کند و انتظار مساعدت و همکاری و همراهی سایر اعضاء را طلب می‌کند، بقیه اعضاء در آن شرایط با اتکاء به روح همدلی و تعاون به مدد و مساعدت و غمخواری و تیمارداری و یاری و یاوری آن عضو می‌شتابند تا به هر طریق و به هر شکلی شرایط را به وضعیت عادی بازگردانند و آرامش و سلامت را به او هدیه کنند.

خانواده نیز به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی از حیث فلسفه وجودی، تعلقات و اشتراکات یکی از تجلیگاه و یکی از محمل‌های ظهور و بروز تعاون و همدلی از جنس واقعی آن است و به طور طبیعی انتظار هم بر این است که همواره روح تعاون و همدلی، همراهی و مشارکت در بطن و جان خانواده ساری و جاری باشد تا خانواده با اتکاء بر این ظرفیت بی بدیل از ماندگاری و دوام و بقاء بهتر برخوردار باشد.

رخدادها و پدیده‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و یا بلایا و مشکلات طبیعی نیز صلا بر همراهی و تعاون و همدلی می زند تا با اتفاق و اجتماع نوع دوستانه و اتحاد و انسجام انسانی و ارتباطی، مشکلات و بحران‌ها سپری و یا حسب تصمیمات و برنامه‌های خاص که در یک شرایط ویژه و برابر اقتضاء توسط افراد همگن و مرتبط با دارا بودن اشتراکات و وجوهات مشترک تدوین می‌گردد منجر به مرتفع شدن مسائل و مشکلات و سرانجامی امور شود.

 سایر نهادها و سازمان‌های کوچک و بزرگ نیز علیرغم برخورداری از یک ساختار و چارت سازمانی و شرح وظایف و فرایند اجرائی و عملیاتی منطبق با برنامه‌ها، برای موفقیت در اجرای اهداف و برنامه‌ها و ماندگاری در عرصه رقابت با رقباء و برخورداری از یک کارائی، اثر بخشی و بهره وری مستلزم رهبرانی هستند که در مسیر راهبری از توان و ظرفیت هم افزائی در بین کارکنان و دمیدن روح تعاون، همدلی، مشارکت و همراهی در آنان برخوردار باشند.

 بی شک رهبران سازمانی که دارای ظرفیت و توان راهبری باشند، به جای فرمان دادن از پشت درهای بسته و اندیشه خشک و ایستا و بدون انعطاف، از یک خاصیت و توانمندی ویژه برخوردار هستند که می‌توانند در شرایط و موقعیت‌های مختلف و متفاوت، در بطن و متن سازمان حرکت و در کنار دیگر کارکنان باشند، مسلماً این دسته از افراد بهتر می‌توانند توانمندی‌ها و ظرفیت‌های ذهنی تعاون و همدلی را عینی و از بالقوه به بالفعل تبدیل سازند و در کسب و کارهای مختلف با رعایت شرط انصاف، عدالت، تعهد و مسئولیت پذیری نسبت به احصاء حقوق همه ذینفعان سازمان موفق عمل کنند.

مقوله تعاون، همدلی، همراهی و مشارکت همان گونه که اشاره شد محتوم و مختوم به یک موضع، یک موضوع، یک جریان و یا به یک رخداد و کسب و کار و سازمان بر نمی‌گردد بلکه در شرایط و وضعیت خاص، شاهد حضور پر رنگتر و اثر بخش تر آن می‌باشیم، کما اینکه تاریخ هر کشور و مملکت مملو از اتفاقات و رخدادهایی است که محرک و عامل پیشبرنده آن روح بزرگ تعاون و همدلی بوده است که گاهی تحرکات از جنس مالی و مادی و انتفاع گروهی بوده است و برخی از اوقات این تجمع، همگن شدن، توحد و همدلی از یک خاصیت و ویژگی‌های منحصر به فرد و آرمانی برخوردار بوده است و در این گذر، شاهد کلید واژه‌ها و محرک‌هایی هستیم برای اینکه بهانه و دستاویزی شود تا عده‌ای گرد هم بیایند و اتفاق مهمی را در تاریخ رقم بزنند تا از این طریق اهداف بزرگ و رخدادهای مهم از سوی انسان‌های ویژه، فرهیخته و آسمانی در قالب جنسی از تعاون و همدلی بی نظیر و کم نظیر به جا گذاشته شود که نه تنها ثمره و نتایج این رخدادها و اتفاقات از بین نرفته، بلکه بواسطه عمیق بودن و ارزش و اعتبار آن موضوع، تبدیل به یک اثر ماندگار وجاودانه شود و همین خاصیت و ویژگی، آن را به یک پارادیم و الگوی منحصر به فرد تبدیل سازد و به عنوان معیار سنجش برای اندازه گیری و توفیق و عدم موفقیت سایر رخدادهای و اتفاقات مشابه در ادوار و اعصار مختلف تلقی گردد.

 بی شک واقعه قیام حسینی و نهضت عاشورایی حضرت اباعبدالله الحسین از زمره تعاون و همدلی کم نظیر و بی نظیر در بین اعضای خانواده، خویشان و یاران بوده است که همت بزرگ و عزم راسخ را در سایه تعاون و همدلی بی نظیر معطوف هدف مقدس و والا نموده‌اند.

عاشورا از زمره تعاون و همدلی واقعی بود که شایسته‌ترین مردم، شایسته‌ترین کارها را انجام دادند. ذهن‌ها و فکرهای پاک و زلال مصمم و منسجم، متحد و یکپارچه بدون هرگونه هیاهو، تظاهر، منفعت طلبی، خودخواهی و درد نام و نان و خود پرستی، چون قطرات باران به هم پیو سته و متحد، جویباری را برای وصل شدن به دریا به حرکت در آوردند و در وادی بی نشانی به دنبال نام و نشان بوده‌اند.

 عاشورا محمل و وادی تعاون و همدلی بیدلان کوی عشق و گذشت بود. کربلا سرزمین تجمع، اتفاق و انسجام عقلها و عشق‌ها برای سی مرغان وادی سیمرغ حقیقت بود که هدف الهی و ارزش‌های مشترک، بدون هیچگونه محدویت و محرومیت سلبی و ایجابی، افراد و اقشار را در سطوح مختلف سنی و جنسی به دور هم جمع کرد تا جرقه‌های اتحاد وجودی عقل و عشق همدلان بیدل، روشنگر مسیر حق جویان و حق طلبان عدالت و آزادگان آینده گردد.

 انسان‌های عاشورائی به مثابه نی‌های جدا شده از نیستان، درون را از غیر حقیقیت تهی و جان را از مشغله‌های خود پرستی و خود خواهی شسته و بطون را از آتش حرام و حرام خواری خالی تا صدای حقیقت را با گوش جان بهتر بشنوند و هم صدا با نوای داودی حضرت عشق بر سر دار، بانگ انا الحق را با لبان خشکیده در شیواترین و رساترین مرتبه سکوت سر دهند.

همدلان و بیدلان عاشورائی در مسیر تعاون، همدلی و همراهی، عاشقانه و آگاهانه با اتکاء بر اکسیر صبر و ایثار، دست از گزافه گویی و گزافه خواهی برداشتند و در عین علم و آگاهی، دراز دستی را کوتاه و چپاول و غارت گری را به وادی فراموشی سپردند و با خود غوغای درونی و جنگ و نزاع پنهانی را به راه نینداختند تا با توجیه انتفاع طلبی و نگرانی از دراز دستی دراز دستان و ویژه خواری ویژه خوران بعدی با اشک و آه رندانه و متزورانه، گوشواره را به حرام و حرام خواری از گوش دیگران برکنند و به یغما برند.

به راستی عاشورا مکتب درس تعاون و همدلی واقعی در عرصه ذهنی و عینی بود که می‌توان درسایه تجمیع عقل‌ها، عقل عاشر و عقل کامل را برای انجام کاری سترگ و امری مهم مهیا کرد و کاری کرد کارستان که اثر و نتیجه آن سالیان دراز راهبر جان‌های مستعد و عاشقان کوی حسین و مکتب حسینی باشد.

آدرس کوتاه شده: