تأمین نیاز سرمایه گردش کسب و کارهای خرد، کوچک و متوسط با رویکرد جهش تولید
تغییر سریع و گسترده فناوری تولید در دهه های اخیر و فاصله گرفتن از تولید انبوه در صنایع بزرگ و گرایش به سمت تولید انعطاف پذیر در صنایع کوچک و متوسط، هر چند توانایی رقابت فعالیتهای صنعتی کوچک را افزایش داده و منجر به انتقال فعالیتهای اقتصادی از صنایع بزرگ به سمت صنایع کوچک شده، لیکن این موضوع به معنای حذف صنایع بزرگ و جایگزینی آن با صنایع کوچک نبوده؛ بلکه روند حرکت، به سوی تعامل هر چه بیشتر این دو با یکدیگر و در قالب یک زنجیره تولید بوده است. به گونهای که تقسیم کار میان صنایع کوچک و بزرگ به شکلی صورت پذیرفته که آنها به جای رقابت با هم، یکدیگر را کامل میکنند.
با توجه به ویژگیهای بنگاههای کوچک و متوسط اعم از چابکی و انعطافپذیری بیشتر در مقابل نوسانات اقتصاد کلان در مقایسه با بنگاههای بزرگ و نیاز به نقدینگی کمتر در مقایسه با آن بنگاهها، بانک مرکزی نسبت به اعطای اولویت تأمین مالی به این بنگاهها تأکید دارد. نباید فراموش کرد که بنگاههای کوچک و متوسط در کنار بنگاههای بزرگ صنعتی میتوانند نقش مؤثر خود را در رشد اقتصادی و اشتغال ایفا نمایند. به بیان دیگر SME ها زمانی میتوانند نقش و کارکرد اصلی خود را ایفا نمایند که در زمینه تأمین مواد اولیه و قطعات بنگاههای بزرگ تولیدی و یا در چارچوب ایجاد خوشههای صنعتی (Clusters Industrial) ایفای نقش نمایند. در واقع بخشی از حمایت از صنایع کوچک و متوسط میباید از طریق صنایع بزرگ از جمله پیش خرید تولیدات و کالاهای واسطهای مورد نیاز واحدهای بزرگ صورت پذیرد؛ بنابراین بررسی کم و کیف هدایت تسهیلات به سمت تأمین سرمایه در گردش واحدهای موجود در سال جهش تولید با رویکرد حمایتهای مالی در اقتصاد کشور با لحاظ کردن فضای اقتصاد کلان ونیز بررسی جایگاه بنگاههای کوچک و متوسط در کل اقتصاد بسیار حائز اهمیت است. به همین منظور با توجه به اهمیت فوقالعاده و بررسی کم و کیف شاخصهای تأثیرگذار در تأمین نیاز سرمایه در گردش کسب و کارهای خرد، کوچک و متوسط در سال جهش تولید، میزگرد تخصصی ماهنامه توسعه تعاون به انعکاس نقطه نظرات و دیدگاههای کارشناسی همکاران جناب آقایان: سعید معادی سرپرست معاونت شعب و بازاریابی، عباس ایارده رئیس اداره کل خارجه در امور بینالملل، هادی بخت یار رئیس اداره کل اجرایی و پشتیبانی شعب در امور استانها و شعب اختصاص داده شده که امید است مورد مقبول خوانندگان گرامی واقع گردد.
سعید معادی: همواره نقش تولید در اقتصاد هر کشور یکی از مهمترین مؤلفه در توسعه، رشد و بالندگی و متعاقب آن کمک به رونق کسب و کار، ایجاد و حفظ اشتغال میباشد و میتواند به عنوان یکی از شاخصهای مهم و حائز اهمیت برای افزایش میزان توسعه یافتگی کشورها و در نهایت به عنوان مؤلفهای اثر بخش در توسعه پایدار در سطح کلان اقتصادی ایفای نقش نماید و در این راستا کشور ما نیز از این قاعده مستثنا نیست و با برنامهریزی مناسب و هدفمند و با بهرهگیری از ظرفیتهای موجود دولتی و خصوصی و تعاونی در عرصه تولید و جهش تولید زمینه رشد و توسعه اقتصادی را با سازد.
بنابراین برای ورود به بحث لازم است در نگاه اول ببینیم چه تعریفی از مفهوم تولید داریم، آیا تولید فقط به کالا و خدمات محدود میشود یا اینکه ابعاد و گستره مفهوم تولید وسیعتر است؟ که به نظر میرسد امروزه در دنیا تولید دانش، تولید فکر و جنبش نرمافزاری تحولی عظیم در باز تعریف مفهوم تولید ایجاد کرده و توانسته تأثیری مستقیم و شگرف در توسعه اقتصاد کلان در کشورهای پیشرفته که فاقد منابع طبیعی بودهاند داشته باشد.
هادی بخت یار: شاید تعریف عام تولید به نگاه صنعت و بخش کشاورزی معطوف باشد و در تعریف عمومیتر شامل زیر بخشهای خدمات هم میشود. تولید دانش در کشورهای توسعهیافته از جمله ژاپن که به لحاظ منابع زیر زمینی و طبیعی غنی نیستند و نقش مهمی در توسعه اقتصادی آنها دارد. نوآوری در فناوریهای روز دنیا در حقیقت منجر به تولید دانش میگردد.
عباس ایارده: آنچه از تولید میتوان تعریف کرد این است که معمولاً بحث ورودی و خروجی محصول از جمله کالا، خدمات و IT مطرح است. با توجه به پیشینه کشور ما و با وجود منابع و ذخایر طبیعی جزء کشورهای توسعهیافته نیستیم. طبیعی است که در یک سری حوزهها مانند: صنعت، کشاورزی برخلاف بخشهای فناوری IT و دانش بنیانها پیشگام هستیم تکنولوژیهای روز دنیا در جای دیگر تولید و بعد به نقاط مختلف دنیا صادر میشود و کشور ما جز کشورهای مصرفکننده و وارد کننده فناوریهای روز دنیاست.
سعید معادی: اگر تعریف مشخصی از خروجی بحث در خصوص مفهوم تولید داشته باشیم اینکه تولید تنها به یک بخش اقتصادی خاص بر نمیگردد بلکه هر یک از پارامترها یا مؤلفههایی که به عنوان منابع در یک فرایند تولید اثر داشته باشد و تبدیل به یک کلاً و محصول و یا دارایی مشهود و نامشهود شود میتوان از آن تعبیر تولید نمود مثل: ایدهها، طرحها، نوآوری و خلاقی، ظرفیت آمایشی، نرخ جمعیت، میزان افراد تحصیلکرده، حوزههای سختافزاری و نرمافزاری و پیوند آنها با کسب و کارهای دانش بنیان و در نهایت کمک به کارایی و اثر بخشی که منتج به یک بهرهوری میشود و بتوان در یک شرایط مشخص با کمترین داده بیشترین ستاده را در چرخه فرایند تولید از خود به جا گذاشت.
بنابراین هیچ کشوری بدون تولید از دوام و قوام برخوردار نخواهد بود و نمیتواند یک مصرفکننده صرف باشد و اساساً اقتصاد و تجارت بینالملل بر مبنای اصل تعامل و تهاتر بنا شده است.
اینکه چرا مقوله جهش تولید به عنوان یک ضرورت مطرح میشود و اساساً جهش تولید چه تعاریفی دارد و اینکه آیا میتوانیم با بهرهگیری از ظرفیت تولید دانش و فکر و IT به جهش تولید برسیم و آن را به عنوان یک اصل و استراتژی کلان اقتصادی مطرح نماییم؟ موضوع دیگری است که لازم است برای خوانندگان ماهنامه تشریح و تبیین شود.
هادی بخت یار: اگر قرار است کشور ما به سمت پیشرفت و توسعه حرکت کند، جهش تولید به عنوان یک اصل اساسی محقق نمیشود؛ مگر با اراده ملی و تلاش شبانه روزی مردم و خواست و اراده مسئولین کشور. تعریف جهش مشخص است و باید در تفکرات سیستمی و حاکمیتی تغییراتی ایجاد شود. رفع موانع تولید در سیستم اجرایی کشور و بوروکراسیهای اداری، قوانین وضع شده قبلی با عزم ملی، خواست همگانی محقق میگردد.
عباس ایارده: مقوله تولید صرف تولیدکالا نیست و هر کشوری دارای تولید ناخالص ملی بر اساس ظرفیتهای اقتصادی و شرایط ویژه خود در منطقه است. GDP کشور ما در شرایط فعلی روند نزولی داشته است. تعریفی که بعضی از کارشناسان از جهش تولید ارائه میدهند به معنی تغییر سریع و پرشتاب در تولید ناخالص ملی است. وقتی صحبت از تولید ناخالص ملی به میان میآید یعنی در زمینه کشاورزی، صنعت، IT. ما در بخش صنعت و کشاورزی به دلیل شرایط منطقهای کشور قویتر از سایر بخشها عمل کردیم. با مطرح شدن بحث رونق اقتصادی هدف تقسیم بندی بخشهای اقتصادی و همگن شدن سایر بخشها با یکدیگر مطرح شدکه جهش اقتصادی بعد از رونق اقتصادی اتفاق خواهد افتاد. البته تغییرات پرشتاب به معنای جهش تعریف میشود و برای عبور از یک مرحله به مرحله دیگر نیازاست که پرشتابتر عمل کنیم. در این زمینه امکانات و پتانسیلهای محلی، ملی، منطقهای و در نهایت بینالمللی مطرح است که در حال حاضر به دلیل شرایط تحریمها از پتانسیلهای منطقهای و بینالمللی کمتر استفاده شده است؛ بنابراین برای اینکه جهشی اتفاق بیافتد افزایش تولید ناخالص ملی، در شرایط حاکم بر کشور شاید خیلی قابل قبول نباشد.
سعید معادی: این که چرا از تمام ظرفیت و فرصتها و داشتههای موجود به خوبی بهرهبرداری نمیکنیم و در حال حاضر رابطه معناداری بین داد و ستدها وجود ندارد و سبب کند شدن روند حرکت به سمت جهش تولیدگردیده است نیازمند تأمل و تعمق بیشتر میباشد که به نظر یکی از ظرفیتهای مغفول بخش تعاونی کشور است و اینکه چرا در بحث رونق تولید و جهش تولید نتوانستهایم به درستی از ظرفیت بی بدل این بخش اقتصادی مردم مدار استفاده کنیم؟
هادی بخت یار: یکی از مسائل مهم و قابل توجه در بخش تعاون جنبه فرهنگی موضوع میباشد. آیا این فرهنگ تعاون در جامعه وجود دارد؟ باور به کارآمدی بخش تعاون و ایجاد ارزش افزوده مناسب در اقتصاد کشور به چه میزان است؟ حدود 94 هزار تعاونی فعال در کشور وجود دارد؛ ظرفیتی مناسب و بالقوهای که برای کمک به بخش تولید مؤثر است، تجربه در کشورهای مختلف نشان داده شده، مشاغلی که در تعاونیها تشکیل میشود، مشاغل پایدارتری هستند. طبیعی است به هر میزان که مشاغل پایدارتر و امنیت شغلی بالاتر داشته باشند، دوام بیشتری خواهد داشت و کمک بیشتری به تولید کشور خواهد کرد. شکاف درآمدی موجود در بخش تعاون کمتر است، بنابراین از سطح عدالت اجتماعی بالاتری برخوردار است.
عباس ایارده: بخش تعاون در کشور به موفقیت مورد نظر دست نیافته است. یکی از دلایل میتواند ذات شخصی افراد باشد، کسب و کارهای مبتنی بر روابط خانوادگی موفقتر بوده است. بسیاری از مجموعههای تولیدی موفق که در حد برندهای معتبر ملی مطرح هستند، از زمان ثبت تا زمان موفقیت، به تدریج اعضا یا از مجموعه خودشون تشکیل شده یا کسب و کار شخصی را برای خودشان ایجاد مینمایند. نمونه این موارد در بسیاری از مجموعههای تعاونی، به صورت تشکل، اتحادیهها، تشکلهای تأمین نیاز، تعاونیهای تأمین نیاز، سندیکاها دیده شده است. ممکن است موضوع فعالیت در سندیکا کاملاً به شکل تعاونی نباشد و بیشتر بحث همفکری در آن محقق و مشهود است. در اتحادیهها، تعاونیهای تأمین نیاز و سایر موارد و مصادیق مانند؛ تعاونی و یا اتحادیه موفقی یافت میشود مانند اسکاد؛ که دلیل توفیق اسکاد نیز، ارتباط با نیازها و اقلام اساسی عموم میباشد. در شرایط کنونی و مطابق با وضع اقتصاد، اسکاد قدرت تطبیق با شرایط را داشته است؛ و با بررسی و رصد اتحادیههای دیگر متوجه رکود فعالیتی میشوید. به عنوان مثال اتحادیه پروفیل سازان در حال حاضر مشتمل بر همه تعاونیهای این رسته نیست و در واقع تشکلی دیگر را به صورت خانوادگی ایجاد نمودهاند. تا هنگامی که ابزار تشویقی و مزیت مناسبی برای تعاونی و غیرتعاونی وجود ندارد، تمایل به فعالیت تعاونی کمتر میشود، ابزار تشویقی بسیار ضروری است که این ابزار میتواند از طریق انعقاد قرارداد عاملیت و اعطای یارانه سود، تخصیص منابع ارزان قیمت و یا اعطای زمین در اختیار ارائه گردد. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که راهبری تعاونیها را بر عهده دارد در فرآیندهای گوناگون تغییر اسم، تغییر محتوا، ادغام قرار میگیرد؛ و این موضوع نشان دهنده این واقعیت است که در مقطع خاص در تحقق نیازهای جامعه و تحقق هدف 25 درصدی از سهم اقتصاد کشور توفیق نداشتهاند.
سعید معادی: بخش تعاون وقتی جامعه هدفش انبوه میشود نقش آفرینی میکند، در تاریخ ما نمونههایی از این دست وجود دارد. در زمان جنگ تحمیلی؛ تعاونیهای مصرف بهترین ظرفیت برای توزیع، بخش تعاون بود. تعاونی مصرف در آن مقاطع زمانی نقش کارآمدی را از خود نشان داد و با وجود تحریمها و دغدغهها در آن مقاطع زمانی برای ورود و توزیع کالا و مشکلاتی از قبیل احتکار، رانت خواریها و منفعت طلبی و رفتار سودجویانه عدهای از افراد تعاونیهای شبکه مصرف توانسته بود بسیاری از مسائل و مشکلات را مرتفع کند، تعاونیهای مصرف، شبکه توزیع بسیار سالم و در عین سلامت، گسترده و در عین گستردگی موجب جلب رضایت و اعتماد مردم در آن مقطع زمانی، نمونه موفقی از تعاون بود. یا از نمونههای موفق دیگر، میتوان به تعاونیهای حمل و نقل اشاره نمود، تعاونی حمل و نقل درون شهری و برونشهری با گرایش حمل مسافر، حمل کالا و در قالب وسایط نظیر: خودروهای سبک، سنگین و نیمه سنگین؛ حمل و نقل دریایی همه نمونههای موفق شرکتهایی تعاونی هستند که در حوزههای کسب و کار مختلف فعالیت میکنند اما واقعیت امر این است که در همه گرایشهای اقتصادی در بخش تعاونی کشور به ویژه شرکت تعاونیهای تولیدی، تأثیر مؤلفه مدیریت برای تحقق موفقیت بسیارتاثیر گذار است، شاید یکی از دلایلی که باعث کمرنگ شدن نگاه خوش بینانه شده است، حوزههای رفتاری در بحث مدیریت است؛ بهروزرسانی و باز مهندسی مدیریت در بحث تشکلهای تعاونی بیانگر این است که میتوان شرکت تعاونیهایی از جنس موفقیت داشته باشیم. در بسیاری از استانهای کشور نمونههایی موفق تعاونی قابل مشاهده است، پس ظرفیت موفقیت وجود دارد و بی شک قابلیت مدیریتی، ابزار کارآمد و مهم است که اگر به درستی بکار گرفته شود و بتوان رابطه معناداری از حیث فکری، عملیاتی، رویکردی و کارکردی در مدیریت کسب و کار تعاونی ایجاد نماییم مسلماً شاهد توفیق بیشتر این بخش در عرصه تولید و جهش تولید میشویم.
سعید معادی: به نظر در ادامه این بحث که بخش تعاونی یک ظرفیت مناسب و مهم در اقتصاد کشور میباشد و میتواند در کمک به رونق و جهش تولید اثرگذار باشد نمیتوان از نقش بانک توسعه تعاون به عنوان تنها بانک تخصصی و توسعهای بخش تعاون گذشت بنابراین سؤال این است که بانک توسعه تعاون با توجه به قابلیت، ظرفیت، توانمندی و خدمات چه میزان تأثیر بر کمک به جهش تولید از مسیر بخش تعاونی کشور و تشکلهای تعاونی میتواند داشته باشد؟
هادی بخت یار: اگر نگاهها واقع بینانه باشد باید سهم و ظرفیتهای بخش در اقتصاد کلان کشور مشخص گردد و بحث باور تعاون را نهادینه نماییم. حلقههای زنجیر تعاون به لحاظ ارتباطی باید تقویت شوند، در بخش تعاون باید رابطه منسجمی بین بانک توسعه تعاون، صندوق ضمانت و اتحادیههای و وزارتخانه وجود داشته باشد. ایجاد شرایط تشویقی که تمایل به ثبت شرکت تعاونیها را بیشتر کند وجود داشته باشد. این مزیت ملموس باشد که بانک توسعه تعاون عامل بسیاری از تسهیلات یارانهای است. در موضوع تسهیلات بند الف تبصره 18 و منابع صندوق توسعه ملی و تسهیلات نهادهای حمایتی، اشتغال پایدار روستایی؛ در همه این موارد باید بررسی نمود که از ظرفیتها به چه میزان برای اعتبار بخشی تعاون استفاده شده و باید این موضوع آسیب شناسی شود. بر اساس تکلیف بانک مرکزی در کوتاه مدت، حجم زیادی از تسهیلات باید پرداخت شود، در اشتغال پایدار روستایی هنگام ابلاغ با مدیر تعاون استان هماهنگ شدیم و سهم 70، 80 درصدی این تسهیلات در بخش تعاون تزریق گردید. از ظرفیت تسهیلات توسعهای و دولتی که در اختیار بانک توسعه تعاون قرار میگیرد باید در راه توسعه تعاونی استفاده نماییم. در خصوص تفاهم نامهها و زنجیرههای ارزش بخش تعاون، اتحادیهها به عنوان شبکه بسیار گسترده با اعضای بسیار فراوان به تقویت بخش کمک نماید، بستههای خاص و ویژه بانک توسعه تعاون میتواند مزیتی نسبی ایجاد نماید. تسهیلاتی که بانک از محل منابع داخلی پرداخت میکند، بحث قیمت تمام شده، نرخ بازده و دغدغهای که بانک به هر حال به عنوان یک بنگاه اقتصادی باید داشته باشد تا تراز نامهاش منتج به حداقل سود گردد مد نظر است. بخشی از این تسهیلات باید به بخش تعاون تعلق گیرد. موضوع تخصیص یارانه و همچنین ابلاغ بسته جهش تولید از مزیتهای خوبی برخوردارند که هنگام مراجعه متقاضی مورد توجه قرار میگیرد. خوشبختانه طی چند سال اخیر، بانک به رویکرد اصلی و توسعهای خود توجه ویژه داشته و از منظر تجاری به سمت نگاه توسعهای حرکت نموده است و در حقیقت انتظار جامعه، ذینفعان اجتماعی بانک همین است. به هر حال بخش تعاون نیازهایی دارد که ضروری است به عنوان بانک تخصصی، مزیتهایی برای آن ایجاد گردد.
عباس ایارده: در 4 سال اخیر رویکرد بانک توسعه تعاون توسعهایتر بوده و بر اساس وظیفه اصلی بانک عمل کردهایم؛ بنابراین برای پررنگتر شدن نقش بانک نیاز است طرح کلی از پرتفوی منابع بانک ترسیم کنیم. بخشی از پرتفوی منابع بانک میتواند در قالب کوتاه مدت بر اساس نرخ بازدهی به نسبت قیمت تمام شده در نظر گرفته شود. با بودجه تخصیصی دولت در قالب صندوق توسعه ملی و بستن قرارداد عاملیت با طرحهای ملی نظیر: اشتغال پایدار روستایی توانستیم موفق عمل کنیم. در ابتدا که طرح اشتغال روستایی به عنوان پیشنهاد اولیه در هیئت دولت مطرح شد تعریف درستی از اشتغال روستایی وجود نداشت؛ نمایندگان وزارت اقتصاد، وزارت صنعت، وزارت کشاورزی، سازمان عشایر روستایی در جلسه کارشناسی طرح قبل از مطرح شدن در هیئت دولت حضور داشتند و قرار بود 50 درصد آن از طریق صندوق توسعه ملی تأمین شود. سازمان صنعت، جهاد کشاورزی و همه دستگاههای تخصصی ذیربط میبایست سهم خودشان را در این طرح ملی تعیین میکردند و درصد کمی از آن بین سه بانک عامل: کشاورزی، توسعه تعاون، پست بانک و صندوق کارآفرینی امید تقسیم شد. با توجه به این که بیش از 75 درصد پرتفوی درآمدی بانک توسعه تعاون در قالب تسهیلات و 15 درصد آن مربوط به سایر بخشهاست، شناسایی و نیازسنجی مشتریان بسیار حائز اهمیت است. دومین موضوع قابل اهمیت در پیادهسازی طرحهای ملی نیازسنجی و اعلام نظر کارشناسی طرح از طریق فراخوانهای داخلی در بانک است. امور بازاریابی با شناسایی مشتریان در کنار ظرفیتهای موجود در مدیریت شعب استانها میتواند استفاده نماید. بانک توسعه تعاون به دلیل ماهیت بانک توسعهای مانند: دو بانک صنعت و معدن و توسعه صادرات بجای رویکرد تجاری، رویکرد توسعهای صرف داشته باشد. در 4 سال اخیر نگاه توسعهای در بانک نسبت به 10 ساله گذشته تغییر محسوسی داشته است. با نگاه توسعهای میتوانیم تمام سازمانهایی که از آنها تأمین منابع میشویم مورد حمایت قرار دهیم. مثلاً اگر قراردادی بر اساس تبصره الف ماده 18 میبندیم به استانها اعلام کنیم نسبت به شناسایی صنایع و تعاونیهای استانی قبل از نهایی شدن قرارداد اقدام نمایند. همکاری بازاریابی، اعتباری، امور استانها و شعب در این زمینه بسیار حائز اهمیت است. به عنوان مثال اگر قبل از اجرایی شدن قرارداد اشتغال روستایی شناسایی تعاونیهای منطقهای به خوبی انجام میشد موفقتر عمل میکردیم؛ بنابراین حرکت به سمت توسعه محور بودن فعالیتها منجر به جهش تولید میگردد.
سعید معادی: امروزه بانک توسعه تعاون که در سبد پرتفوی تسهیلاتی خود موظف است 70درصد به بخش تعاون تسهیلات تخصیص دهد، عامل فعالیت وحضورتعاونی های موفق در سطح کشور است. شرکت تعاونی که فعالیت آن بر اساس صورت مالی 3 ساله در شرایط مناسب نباشد در زمره مشتریها محسوب نمیشود، در نتیجه یک سری نسبتهای مالی از قبیل درآمد، میزان فروش، سرمایه، سود و مانده تعهداتی که در واقع در بازار قابل مشاهده است بیانگر این است که نمونه موفق داشتهایم. چنانچه توجهمان به موفقیتها باشد و باور کنیم که بخش تعاون هم در حوزه تولید و اقتصاد قدرالسهمی دارد و بانک اطلاعاتی مناسب از میزان گردش مالی بخش تعاون داشته باشیم تا رابطه معنادار آن با حوزه کسب و کار بررسی شود. الگوبرداری از حوزه تعاونیهای فعال میتواند در شکلگیری و جهتدهی تعاونیهایی که باید بر اساس ظرفیتهای منطقه مثمرثمر شود، در نتیجه ظرفیتهایی وجود دارد که با توجه به شرایط، به این راهبرد و استراتژی متوسل شویم که منابع داخلی در جهت تأمین نیازهای سرمایه در گردش قرار گیرد. با توجه به نقش و کارکرد بانکهای توسعهای، علاوه بر تلاش برای کمی، کیفی سازی خدمات در جهت حمایت تعاونیها و افزایش تولید مناسب امکان رقابت و ماندگاری در بازار به وجود میآید و تسهیلات به عنوان یکی از عوامل توفیق مطرح است، در صورتی که بانک با همین 2 رویکرد در حوزه کمی سازی و کیفی سازی ورود پیدا کند، میتواند ضمن کمک به حفظ وضع موجود، کمک شایانی به توسعه کمی و کیفی بخش داشته باشند.
سعید معادی: برای جمعبندی این میزگرد اگر نکته پایانی مد نظر است مطرح بفرمایید؟
هادی بخت یار: با توجه به اینکه در نظام بانکی کشور 2 بانک توسعهای وجود دارد بنابراین مسئولین کشور باید توجه ویژه به آنها داشته باشند. در چند سال اخیر بحث افزایش سرمایه بانک مطرح و اجرایی نشده و این مطالبه گری عمومی باید خارج از بانک اتفاق بیافتد. سرمایه بانک توسعه تعاون با سایر بانکهای توسعهای اصلاً قابل قیاس نیست. از توسعه و رونق الزام و گریزی نیست و با افزایش سرمایه بانک محقق میگردد.
عباس ایارده: طرحهایی که به عنوان طرح ملی مانند: اشتغال روستایی و تبصره الف مطرح هستند، باید قبل از ورود و اجرا مورد آمایش سرزمینی و امکانسنجی قرار گیرد و در بلندمدت حتماً باید برنامهریزی استراتژیک و بیزینس پلن داشته باشند.
سعید معادی: اشتراک یا سنخیت داشتن یک تجربه در راهبری سیاستهای حمایتی بسیار حائز اهمیت است. بانک توسعه تعاون به عنوان یک نهاد مالی توسعهای به شکلگیری بازارهای جدید و در واقع تولید داخلی ملی کمک کرد. بخش تعاون پدیده کاملاً فرابخشی است که به یک بخش خلاصه نمیشود، در صنعت، معدن، کشاورزی، خدمات، بازرگانی، تولید، توزیع و حتی امروز استارتاپ ها ظرفیت محسوب میشود.
عباس ایارده: طرحهایی که آمایشی پشتش وجود داشت به عنوان طرحهای موفقی بودند، من مثال میزنم. شما هتلهای جهان گردی رو که در کشور ما سراسر پخش شده نگاه بکنید به موقعیت جغرافیایی، به موقعیت استراتژیکی و به نوع دیزاین هتلشان. من خیلی از آنها را دیدم، این مسئله ناشی از چه چیزی میباشد؟ ناشی از ایجاد آمایش سرزمینی است. تجربه موفق آمایش سرزمینی در بخش گردشگری و تفریحی کشور صورت گرفته است و نمونه ناموفق طرحهایی که آمایش سرزمینی نداشته در بخش سیمان و صنعت فولاد کشور و فرودگاهی چالشها و معضلاتی را در منطقه به وجود آورده است.
هادی بخت یار: بخش تعاون میتواند متولی زنجیرههای تولید باشد. در شرایطی که کرونا فشار زیادی را به اقتصاد کشور و صادرات و واردات تحمیل کرده است گریزی جز توجه ویژه به بخش تولید داخلی و تبدیل این تحمیل به یک فرصت نداریم. نگاه ویژه حمایتی به چرخه و زنجیره تولید منجر به عدم وابستگی به واردات میگردد.
سعید معادی: امروزه سازمانهای پیشرو و هوشمند رویکرد پژوهش محور دارند و چشم و گوششان به محیط جغرافیایی پیرامونشان است. در مقابل سازمانهایی که به داخل زوم کرده و جغرافیا و گستره دیدشان خیلی محدود است، دچار روزمرگی میشوند؛ بنابراین نهادهای مالی و توسعهای با آمایش منطقهای و جغرافیایی و استفاده از مکانیزم هوشمندانه میتوانند بسیار تأثیرگذار و موفق عمل کنند.
گفتگو: حورا خاکدامن